شعري زيبا كه عاشقانه و طنز است
سبك جديد شعر خنده دار عاشقانه
يكي از بهترين شاعر هايي كه تا به امروز ايران به خود ديده است اين جوان گمنام است . شاعري كه با طبعي عجيب و ذوق مثال زدني سبكي جديد را در شعر ايراني به وجود آورده است.
در ضمن علاقه مندان به شعر به كانال شعر ما بپيوندند :
kbaghi@
گالش نيمه پاره ي چوپان
خلوت يك الاغ آخر كوه
دختران بدون آرايش
لهجه ي بچه هاي آن ور كوه
گوسفندي كه گوشه ي عكس است
گله اي كه چقدر تنها بود
در سرم روستاي محرومي ست
((تيكسر)) انتهاي دنيا بود
دختري ناز ميدهد در من
چند تا گاو پشت مدرسه را
مانده ام كه چگونه هضم كنم
آخرين خنده ي محدثه را
□
چيدن سيب هاي پيرهنت
بهترين اشتباه آدم بود
مانتوي زرد، كفش پاشنه دار
چيز هايي كه از تو يادم بود
چيز هايي كه از تو يادم هست
چادري كه تو را بغل كرده
قرص اعصاب گوشه ي يخچال
كه مرا در غم تو حل كرده
بچگي كرده ام درست… ولي
گله ي بچه ها عوض دارد
بغض من بي دليل ميتركد
بغض اين روز ها مرض دارد
بغض يعني غروب لشت نشا
شاعري گيج، خسته، منتظرت
روي يك نيمكت اواسط پارك
چند ساعت نشسته منتظرت
يك نفر مثل تو اوايل پارك
بغض هاي مرا بهم ميزد
مانتوي زرد، كفش پاشنه دار
لعتني عين تو قدم ميزد
باز بالا مي آورم خود را
توي حالي كه تو نميپرسي
مثل تسبيح مادر پيرم
پشت يك عمر آيت الكرسي
وسط حرف هاي جدي من
خنده ات داشت دردسر ميشد
ساعتت را نگاه ميكردي
حرفهايت خلاصه تر ميشد
مكث كردم دوباره خنديدي
به تو خنده ات تشر رفتم
گرچه دارم هنوز ميسوزم
از همان كوره اي كه در رفتم
آه… مجنون و بيژن و فرهاد
همه از دم نخورده و مستند
بعد يك عمر تازه فهميدم
كه پسرها ظريف تر هستند
در سرم فكر هاي لعنتي و
لعنتي تر كه در دلم غوغاست
بي قرارم ببوسمت اما…
فكر كن كم سعادتي از ماست
و خدا هيچ ماجرايي را
مثل جريان ما دوتا نكند
وسط حرف من بخند، برو
كاش روزي تو هم … خدا نكند
گرچه كفر تو را در آوردم
در نياورده اي سر از كارم
سگ دهيار خوب ميداند
كه چه اندازه دوستت دارم
□
بي خيالم شو مثل خيلي ها
من كه آئينه ي دق ات شده ام
اين همه كوچه، اين همه كافه
پشت يك كوه عاشق ات شده ام
بخدا مانده ام چكار كنم
/بخدا واگذار خواهم كرد
داغ تو بر دلم بماند اگر
همه را داغدار خواهم كرد